تایپوگرافی روشی در ارتباط تصویری می باشد که با حضور صنعت چاپ در عرصه انتشار کتاب به وجود آمده است. با اختراع چاپ، برای زیبا و تلطیف نمودن کلمات چاپی که خشک به نظر می رسیدند، حرکاتی در قسمت هایی از حروف و تاکید بر آن ایجاد می کردند.
تایپوگرافی اصطلاحی است که این روزگار در مجامع هنری گرافیکی زیاد به گوش می رسد . زمانی آن را با خوشنویسی ( کالیگرافی) اشتباه می گیرند.
هرچند که به کارگیری از این تکنیک قدمتی حداقل ۵۰ ساله در کشور ما دارد. در تایپوگرافی خوانا بو��ن اهمیت زیادی دارد زیرا در زمینه ای استفاده می شود که اطلاع رسانی مشخصه بارز آن است، اما در خوشنویسی زیبایی در اولویت است.
عقیده بر این است طراحان وظیفه انتقال ذهنیات خود و پیام موضوع را در آثارشان بر تصویر و حروف قرار می دهند.
هم اکنون خط ، در روند تحولات نو ، وظیفه خود را خوانایی و سهولت نگارش نمی داند و کم و بیش به فرمی زیبا تغییر کرده ، که در درجه اول مفهوم نوشته را قبل از خوانده شدن ، بیان می کند.
در این دوره با گسترش تایپوگرافی که تلاش در تقویت ویژگی بصری حروف و نزدیک نمودن نوشته به تصویر دارد ، عده ای آن را با “خط نگاره” ، “خط نگاری” ، ” کالیگرافی” و “طراحی حروف” هم راه می دانند.
در صورتی که تایپوگرافی ، هنری گرافیکی است که حروف بدنه اصلی آن را شکل می دهد و از فونت های موجود با تغیراتی که در آنها برای کشف ویژگی های بصری حروف انجام می شود ، استفاده می کند.
اما طراحی حروف به مفهوم آنست که الفبایی را طراحی کنیم که قابلیت تایپ در حالت های گوناگون را داشته باشد.
به طوری که تایپوگرافی هدف دیگری دارد ، برخلاف مسولیتی که در دنیای سنتی به خط سپرده شده بود تا با آسان ترین و خواناترین شکل ، مفهوم خود را انتقال دهد و با اولین نگاه محتوا و مفهوم فرم یکجا به بیننده و خواننده القا شود.
حال هنرمندان بدعت و شگفتی را به همراه زیبایی ، از مهم ترین اهداف بصری انتخاب کرده اند ، آنهم با سه اقدام مهم یعنی تغییر شکل در حروف (دفرماسیون) ، اغراق در حروف (اگزجریشن) و ساده سازی حروف (استیلزیشن) ، تا بتوان زیبایی ، قدرت ارایه و روح تبلیغ گرای آن را گسترش دهند.
اما این روند در مواقعی تا جایی جلو می رود که همانند نقاشی ، به حروف بعنوان فرم محض دیده شده است.
شاید این نگاه در نقاشی مشکلی نداشته باشد ، اما هنرمند گرافیست در روند کاربردهای روزمره ، زیبایی را باسودمندی وگویایی ادغام می کند تا بتواند ذائقه بصری مخاطبان فراوان خود را که عده زیادی از آنها شهروندان معمولی هستند ، تغییر و ارتقا دهد.
در این حالت است که بیننده و مخاطب با همکاری فعال خود در فهم و خواندن خط نوین ، تلاش می نماید و این یکی از مهم ترین ویژگی های تایپوگرافی در خط معاصر است.
تغییر و تحولات فرمی خط در ایران از سرلوحه های روزنامه ها آغاز شد و خوشنویسان که در آن زمان مسئولیت طراحی عنوان نشریات را بر عهده داشتند ، به این مهم آگاهی کامل داشته که باید برای طراحی عنوان ، زبان بصری جدیدی ابدا نمود.
آنها از خطوطی چون طغری و نستعلیق برای نگارش عنوان ها استفاده کردند و در ترکیب و نوع اتصالات آنها تغییراتی دادند. البته در پیشینه خوشنویسی ایران نمونه هایی از این گونه تلاش را به فراوانی می توان در دوره های مختلف دید.
زحماتی که برای ابداع شکل های جدید و کشف ظرفیت های بصری نوشتار انجام گرفته است و در آن خط و نقش را به شکلی هم ساز درهم می آمیزند. طراحی عنوان ، نوعی ویترین و نمایانگر فضا و روحیه مطلب است که امروزه کمتر به آن توجه می شود.
از طرفی ، شاید مهمترین هدف تایپوگرافی ، سرعت بخشیدن به ارسال هرچه سریع تر پیام و برقراری ارتباط بصورت زبان بصری نسبت به نوشتار عادی باشد و مضمونی که از تایپوگرافی در ذهن ها جای گرفته ، آنست که حروف را بشکل درهم ریخته بر روی کار قرار گیرند.
در صورتی که تایپوگرافی اینگونه نیست.
تایپوگرافی به مفهوم کشف ارزش های بصری حروف برای بیان مفهومی جدید است و شاید بدلیل آنکه حروف چاپی فارسی به اندازه کافی دارای تنوع قلم و کاراکتر نمی باشد .
اهمیت هماهنگی شکل و حروف با موضوع ، در جامعه ما بدرستی شناخته نشده و کمتر فردی به این نکته توجه کرده است.
ولی بطور طبیعی ، شکل حروف باید طوری انتخاب شود که دارای هماهنگی تصویری با محتوای آن باشد و در نتیجه درک مطلب برایش بهتر و مطبوع تر می شود.
همان طوری که ” کیوستی واریس” چشم انداز فنلاند و گذشته , آن را سرچشمه طراحی هنری و گرافیک فنلاند می داند .
حروف فارسی بخاطر فرم خاصی که دارد برخلاف حروف لاتین ، اگر فواصل بین حروف حذف شود و بهم نزدیک یا به یکدیگر بچسبند ، خوانایی خود را از دست نداده و می توان فرم های خاصی را از ترکیب فونت های امروزی براساس ترکیبات خوشنویسی گذشته به وجود آورد.
باید به این نکته توجه داشت که الفبا و حروف بعنوان نمادهایی که عهده دار بار فرهنگی و عاطفی هستند ، چیزی فراتر از نمایش الفبایی حروف هستند و این تجربیات برای حروفچینی صفحات نیست ، بلکه برای طراحی عنوان فیلم ، کتاب ، پوستر و . . . می باشد.
ما برای رشد و پیشرفت تایپوگرافی باید با شناخت و توجه به ملاک های زیبایی شناسی این هنر بر پایه گرایش های بومی و ملی ، آن را در فضایی جهانی جستجو کنیم و با فهم صحیح از هنر ایران ، بویژه خوشنویسی ، تایپوگرافی ایران را از تایپوگرافی غربی متمایز کنیم.